بسم الله الرحمن الرحیم
از راههای دور آمده بودند ، هریک به امید و آرزویی ، آمده بودند تا با تو درد و دل کنند، از غمها وشادیهاشان برای تو بگویند..... من هم آمده بودم فقط به امید دیدار تو ، آماده بودم تا تو را ببینم و سرمست شوم و برم. با خودم پیاله ای آورده بودم تا تو آن را پرکنی، اما آنقدر دست خالی بودم که می ترسیدم ظرفم را پیش بگیریم. به خود جرات دادم پیاله ام را جلو آوردم و تقاضای یک جرعه از دیدارت کردم ....
شنیده بود خانه لیلی به اهل شهر شیر می دهد و چه بهانه ای بهتر از این برای دیدن دوباره روی لیلی ، سریع ظرفی اماده کرد تا او هم در صف انتظار مردم شهر قرار بگیرد ، لیلی خوب می دانست که مجنون فقط برای دیدن او آماده و نه برای شیر ....
مردم شهر یکی یکی از خانه لیلی می رفتند تا نوبت به مجنون رسید ، لیلی بر خلاف همه ظرف مجنون را شکست، مجنون از حرکت لیلی سرمست شد بار دیگر ظرفی تهیه کرد و در صف انتظار ایستاد، لیلی بازهم ظرف مجنون را شکست. مجنون سرمست تر از قبل شد بار دیگر ظرفی تهیه کرد و در صف ایستاد، لیلی بازهم ظرف مجنون را شکست .... لیلی بازهم ظرف مجنون را شکست ..... لیلی بازهم ظرف مجنون را شکست ....
جمعی از غافلان رو به مجنون کردند و گفتند :مگر نمی بینی معشوق ظرف تو را می شکند! مگر نمی بینی در میان این جمع جواب تو را نمی دهد ؟ مگر نمی بینی تو را می راند ؟! مجنون سرمست جواب داد :
اگر با دیگرانش بود میلی***** چرا ظرف مرا بشکسته لیلی؟
و تو ظرف مرا شکستی...... تو خودت را به من نشان ندادی تا هفته دیگر بیایم، به من گفتی هفته بعد هم در صف انتظارت قرار بگیرم، به من آرام و بی صدا گفتی یک بار دیگر مشتاق دیدار تو باشم، راستی تو چرا مرا به این صف کشاندی و نگذاشتی بروم؟ چرا خواستی یک بار دیگر در جرگه عشاق دیدارت قرار بگیرم واضح تر بگویم تو چرا می خواستی من را یک بار دیگر ببینی ....؟! حال من جار می زدم :« ایهالناس من خریدار دارم ! من با همین دست خالی، من با همین چهره سیاه، من با همین ناتوانی ، من با همین بی ارزشی ، خریدار دارم! »
هیچ کس نفهمید چطور ظرفش شکسته شد فقط می دانست کسی هست که دوست دارد آنها باردیگر بیایند .... بار دیگر بیایند .... باردیگر بیایند!
بشکن دل بی نوای ما را ای عشق / این ساز شکسته اش خوش آهنگ تر است
بسم الله الرحمن الرحیم
در روز عید غدیر پیامبر خطبهای خواندند. در این خطبه 54 با عبارت(یا معاشر الناس!) را آوردند و اهمیت موضوع را میرساند. ولی سخن جای دیگر است در پایان این خطبه پیامبر به مردم چند جمله را مگویند و میفرمایند با من بگویید که در واقع بستن عهد با علی و اولاد علی(علیهم السلام) است. و ما حالا باید این پیام را بخوانیم و ما هم بگوییم چون ما هم مخاطب این سخن هستیم. پس بگوییم:
معاشر الناس!
انکم اکثر من ان تصافقونی
بکف واحدة و قد امرنی الله عز و جل
ان آخذ من ألسنتکم الاقرار بما عقدت لعلی
منامرةالمؤمنینومن جاء بعده من الأئمة منی ومنه
علىما اعلمتکم انذریتی منصلبه فقولوا بأجمعکم:
اناسامعونمطیعونراضون منقادون لما بلغتعن ربنا
و ربک فی امر علی وامر ولده من صلبه من الأئمة
ای مردم! شما بیشتر از آنید که با من دست پیمان
دهید ولیخداوند مرا امر کرده است که دربارهآنچه
کهبرای علی(علیهالسلام)بهعنوانامیرالمؤمنینیبستم
وبرای ائمه بعد از او اززبانشما اقرار بگیرموبه شما
بگویم کهامامان بعد از او از من و از اویند پسهمه
با همبگویید: ما شنونده و مطیعو راضیواطاعت
کننده هستیمدرباره آنچه که ازجانب
خدایخود در موردعلی
وفرزنداناوبهتو
رسیدهاست
نبایعکعلى
ذلکبقلوبناوأنفسنا
وألسنتناوأیدینا على ذلک
نحیى ونموت ونبعث ولا نغیر
ولا نبدل ولا نشک ولا نرتاب ولا نرجع
عن عهد ولا ننقض المیثاق نطیع اللهونطیعک وعلیا
امیرالمؤمنین وولده الأئمة الذین ذکرتهم من ذریتک
منصلبهبعدالحسنوالحسین الذینقدعرفتکممکانهما
منی و محلهما عندی و منزلتهما من ربی عز و جل
ماباقلبهایمان و جانمان و زبانمان و دستهایمانبا تو
پیمان میبندیمو برهمین عقیده زنده هستیم و برهمین
عقیده میمیریمومبعوث میشویموآنرا تغییرنمیدهیم
وتبدیل نمیکنیمودر آن شک نمیکنیموازعهدخود
برنمیگردیم و پیمان خود را نمیشکنیم.از خداو
تو(پیامبر)وعلیوفرزنداناوکهآنهارا نامبردی
[ازصلباوبعدازحسنوحسین(علیهماالسلام)
ومنزلتآنهارا نسبتبهمنوخدا میدانید
و من به شما گفتهام که آنها سرور
جوانان اهل بهشتند و آنها امامان
بعدازپدرشان هستندومن پدر
آنها بودم قبل از او]
اطاعت میکنیم.
وقولوا:اطعنا الله بذلک وایاک وعلیا والحسن والحسین
والأئمةالذین ذکرت عهداومیثاقامأخوذاأمیر المؤمنین
من قلوبنا وانفسناوألسنتناومصافقة ایدینا من ادرکهما
بیدهواقر بهما بلسانهولا نبتغى بذلک بدلا ولا نرىمن
انفسنا عنه حولا ابدا،أشهدنا الله وکفىبالله شهیدا
وانت علینا به شهیدوکل من اطاع ممنظهر
واستتروملائکة الله وجنوده وعبیده
و الله اکبر من کل شهید
وبگویید:ما بوسیلهقبول
کردنامامتعلیخداراو
تو را و علی را و حسن و حسین را
و امامان بعد ازآنها که ذکرشان کردیاطاعتمیکنیم
وعهدوپیمانمیبندیمباقلوبمان وزبانهایمانودستدادنمان
به هر کس که آنرا درک کردیم و با زبانمان اقرار میکنیم
وجایگزینینمیپذیریمو برایخودمان بدلینمیپذیریم.
ما خداراشاهدمیگیریموخداکافیاست برای شهادت
وتو را و هر کس که از حاضریناطاعتمیکندوانها که
نیستندوملائکه راوسپاهیان خداو بندگانخدا رابراین
شهادت شاهد میگیریموخدااز هر شهیدی بالاتر است.
معاشر الناس
ما تقولون فان الله
یعلمکلصوت وخافیة کل نفس،
فمن اهتدى فلنفسه ومن ضل فانمایضل
علیها،ومن بایع فانما یبایع الله ید الله فوق ایدیهم.
معاشر الناس! قولوا الذى قلت لکم وسلموا علىعلی
بامرةالمؤمنینوقولواسمعناواطعناغفرانکربناوالیکالمصیر
وقولواالحمدللهالذیهدانا لهذاوما کنالنهتدیلولاانهداناالله
ای مردم! هر آنچه را که گفتم بگویید و به علیبه عنوان
امیرالمومنینسلام دهیدوبگوییدما شنیدیم و قبول کردیم.
ای خدا ما را عفو کن که به سوی توستبازگشتنها
بگویید: شکر مخصوص خدایی استکه ما
را هدایت کرد به این راه راست
و اگر هدایت او نبود ما
هدایت نمشدیم
احتجاج طبرسی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ